راهکاری نوین برای سازمان‌دهی فعالیت‌های پیچیده

ساختار سازمانی پلتفرمی

تحول استراتژیک در ژنوم سازمان

با گسترش هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، کلان‌داده و رایانش ابری، دیگر مدل‌های خطی تولید و تحویل خدمات پاسخگوی نیازهای مشتریان و ذی‌نفعان نیست. مفهوم «ساختار سازمان‌های پلتفرمی» به‌عنوان راهکاری نوین برای سازمان‌دهی فعالیت‌های پیچیده‌ی درون‌سازمانی و تعامل با زیست‌بوم‌های بیرونی معرفی شده است که هدف آن ارتقاء ارزش شبکه‌ای، نوآوری جمعی و خودتنظیمی درون‌سازمانی است. در چنین ساختاری، شرکت فناوری اطلاعات دیگر تنها یک ارائه‌دهنده خدمات نیست، بلکه به یک تسهیل‌گر زیست‌بوم دیجیتال تبدیل می‌شود. در این مقاله، شیوه‌ی بکارگیری این ساختار در سازمان‌های فناوری اطلاعات، مزایا و معایب آن و یک مطالعه‌ی موردی واقعی از آن بررسی خواهد شد.

در دنیای امروز، پیچیدگی محیطی، تغییرات سریع فناوری، فشارهای رقابتی و حرکت به سوی اقتصاد پلتفرمی و داده‌محور، ساختارهای سنتی سازمانی را با چالش‌های عمیقی روبه‌رو کرده است. بسیاری از شرکت‌های فناوری اطلاعات که پیش‌تر با ساختارهای سلسله‌مراتبی و وظیفه‌محور کار می‌کردند، امروز در برابر نیاز به چابکی، مقیاس‌پذیری، نوآوری باز و مشارکت میان‌بخشی قرار گرفته‌اند. با گسترش هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، کلان‌داده و رایانش ابری، دیگر مدل‌های خطی تولید و تحویل خدمات پاسخگوی نیازهای مشتریان و ذی‌نفعان نیست.

مفهوم ساختار سازمان‌های پلتفرمی[i] به‌عنوان راهکاری نوین برای سازمان‌دهی فعالیت‌های پیچیده‌ی درون‌سازمانی و تعامل با زیست‌بوم‌های بیرونی معرفی شده است. این ساختار بر پایه‌ی ایجاد زیرساختی مشترک برای تسهیل تعامل میان بازیگران متعدد (کاربران، توسعه‌دهندگان، ارائه‌دهندگان خدمات و…) بنا شده و هدف آن ارتقا ارزش شبکه‌ای، نوآوری جمعی و خودتنظیمی درون‌سازمانی است.

در چنین ساختاری، شرکت فناوری اطلاعات دیگر تنها یک ارائه‌دهنده خدمات نیست، بلکه به یک تسهیل‌گر زیست‌بوم دیجیتال تبدیل می‌شود که با ایجاد زیرساخت مناسب، تعاملات را مدیریت کرده، داده‌ها را به اشتراک می‌گذارد و ارزش مشترک خلق می‌کند. شرکت‌هایی مانند «آمازون وب‌سرویس»، «علی‌بابا کلاود» و حتی مایکروسافت، ساختارهای پلتفرمی را برای هماهنگی میان خدمات داخلی و تعاملات بیرونی بکار گرفته‌اند.

در این مقاله، شیوه‌ی بکارگیری این ساختار در سازمان‌های فناوری اطلاعات، مزایا و معایب آن و یک مطالعه موردی واقعی از آن بررسی خواهد شد. در پایان نیز گام‌های اجرایی برای پیاده‌سازی ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات ارائه می‌شود.

ساختار پلتفرمی حاصل همگرایی سه روند

مطالعات جدید تفکیکی نظری میان «سازمان پلتفرمی» (به عنوان ساختار رسمی درون سازمانی) و «پلتفرم‌سازی» (به عنوان فرآیند اجتماعی و فرهنگی تعاملات) ارائه داده‌اند که نشان می‌دهند، ساختار پلتفرمی تنها یک بازسازی فناورانه نیست، بلکه تغییر در نحوه تفکر، فرهنگ سازمانی، و نوع حکمرانی داده‌ها و تعاملات انسانی نیز محسوب می‌شود.

ساختار پلتفرمی تنها یک بازسازی فناورانه نیست، بلکه تغییر در نحوه تفکر، فرهنگ سازمانی، و نوع حکمرانی داده‌ها و تعاملات انسانی نیز محسوب می‌شود.

می‌توان گفت که ساختار پلتفرمی حاصل همگرایی سه روند است:

  1. پیشرفت فناوری اطلاعات و شبکه‌ها؛
  2. تکامل نظریه‌های سازمانی به سمت انعطاف‌پذیری و خودگردانی؛
  3. گسترش مدل‌های کسب‌وکار تعاملی در اقتصاد دیجیتال.

این ساختار اکنون به‌عنوان راهکاری برای پاسخ به چالش‌های افزایش مقیاس‌پذیری، نوآوری باز، کار تیمی توزیع‌شده و مدیریت محیط‌های پیچیده و داده‌محور شناخته می‌شود.

کاربرد ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات

سازمان‌های فناوری اطلاعات (IT) با توجه به ماهیت دانش‌محور، چابک و دیجیتال خود، از نخستین محیط‌هایی هستند که ساختار پلتفرمی می‌تواند در آن‌ها به‌طور موفق پیاده‌سازی شود.

سازمان‌های فناوری اطلاعات (IT) با توجه به ماهیت دانش‌محور، چابک و دیجیتال خود، از نخستین محیط‌هایی هستند که ساختار پلتفرمی می‌تواند در آن‌ها به‌طور موفق پیاده‌سازی شود.

برخلاف ساختارهای سنتی که در آن واحدهای سازمانی به شکل سلسله‌مراتبی و وظیفه‌ای تعریف شده‌اند، ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات این امکان را می‌دهد تا با ایجاد یک زیرساخت هماهنگ‌کننده و شبکه‌ای، بهره‌وری، نوآوری و مقیاس‌پذیری را به‌طور هم‌زمان دنبال کند.

ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات این امکان را می‌دهد تا با ایجاد یک زیرساخت هماهنگ‌کننده و شبکه‌ای، بهره‌وری، نوآوری و مقیاس‌پذیری را به‌طور هم‌زمان دنبال کند.

در یک سازمان فناوری اطلاعات که چندین خط کسب‌وکار مجزا دارد ساختار پلتفرمی می‌تواند نقش یکپارچه‌ساز را ایفا کند. بجای آنکه هر واحد به‌صورت جدا کار کند، یک پلتفرم سازمانی مرکزی می‌تواند زیرساخت‌های مشترک مانند داده، رابط برنامه‌نویسی کاربردی (API) ، مدل‌های هوش مصنوعی، احراز هویت و استانداردهای امنیتی را فراهم آورد، تا هر خط کسب‌وکار بتواند خدمات خود را از طریق آن توسعه داده، عرضه کند و به اشتراک بگذارد.

به‌طور خاص، ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات سه نقش کلیدی ایفا می‌کند:

  1. فعال‌سازی[ii] : پلتفرم‌ها بستر فنی و ساختاری لازم را برای فعالیت تیم‌های مختلف فراهم می‌کنند. این بستر شامل زیرساخت ابری، ابزارهای توسعه، سامانه‌های درگاه رابط برنامه‌نویسی کاربردی و مدیریت داده می‌شود.
  2. هماهنگی[iii]: پلتفرم‌ها تعامل میان اجزای مختلف را هدایت می‌کنند. برای مثال در یک سازمان فناوری اطلاعات، هماهنگی میان تیم توسعه‌ی سامانه جامع برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERP) با تیم دوربین‌های هوشمند می‌تواند از راه خدمات واسط، داده‌های مشترک و استانداردهای پلتفرم تسهیل شود.
  3. زیست‌بوم‌سازی[iv]: پلتفرم‌ها امکان اتصال بازیگران بیرونی را نیز فراهم می‌سازند. برای مثال، یک سازمان فناوری اطلاعات می‌تواند با باز کردن رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی یا خدمات پلتفرمی خود به شرکت‌های ثالث، زمینه‌ی رشد زیست‌بوم نوآوری در حوزه‌ی حمل‌ونقل هوشمند یا خدمات شهری را فراهم کند.

افزون بر این، ساختار پلتفرمی به تیم‌ها کمک می‌کند تا در قالب واحدهای کوچک خودگردان [v]فعالیت کنند، از طریق پلتفرم با یکدیگر تبادل داده، خدمات و دانش داشته باشند. این ساختار، مشابه مدل سازمانی «اسپاتیفای» یا «آمازون وب‌سرویس»، به بهینه‌سازی زمان توسعه، کاهش هزینه‌ها، و خلق نوآوری سریع‌تر کمک می‌کند.

مطالعه موردی؛ شرکت «هایر» و تحول به سازمان پلتفرمی

یکی از نمونه‌های موفق در پیاده‌سازی ساختار سازمانی پلتفرمی، شرکت «هایر» در چین است؛ یک شرکت چندملیتی فعال در حوزه‌ی لوازم خانگی و فناوری که با بیش از ۸۰ هزار کارمند، ساختار سنتی و متمرکزی داشت.

«ژانگ رو آی» مدیرعامل این شرکت، در سال ۲۰۱۵، یک تحول بنیادین را آغاز کرد. او ساختار سازمانی سنتی را منحل و آن را با شبکه‌ای به گستردگی بیش از ۴۰۰۰ میکرو-ارگانیسم جایگزین کرد. هر کدام از این واحدها به‌مثابه یک کسب‌وکار کوچک عمل می‌کنند که یک تیم ۱۰ تا ۱۵ نفره دارند و مسئولیت کامل سود و زیان، استراتژی بازار، توسعه‌ی محصول و تجربه‌ی مشتری را عهده‌دار هستند.

در ساختار جدید:

  • «هایر»  به‌عنوان «پلتفرم تسهیل‌گر» عمل می‌کند و زیرساخت‌ها، داده‌ها، بودجه، سامانه‌های منابع انسانی و فناوری را در اختیار می‌گذارد؛
  • هر میکرو-ارگانیسم با استفاده از این زیرساخت‌ها می‌تواند با سایر تیم‌ها یا حتی مشتریان و تأمین‌کنندگان وارد تعامل شود؛
  • تصمیم‌گیری‌ها به صورت غیرمتمرکز و مبتنی بر بازار داخلی سازمان انجام می‌گیرد.

به گفته   رو آی بنیانگذار «هایر»، هدف از این تحول «خودکفایی کارمندان، مشتری‌محوری و حذف لایه‌های مدیریتی زائد» بود. این مدل باعث شد که «هایر» به یکی از نوآورترین شرکت‌های جهان تبدیل شود و نرخ رشد سود عملیاتی خود را افزایش دهد.

دلایل موفقیت این مدل پلتفرمی در «هایر»  عبارتند از:

  1. زیرساخت دیجیتال قوی: «هایر» سامانه‌های دیجیتالی داخلی خود را برای ارتباط، تسهیم داده و کنترل عملکرد توسعه داد؛
  2. فرهنگ اعتماد و استقلال: تیم‌ها تشویق می‌شدند که خود تصمیم بگیرند و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند؛
  3. زیست‌بوم باز«هایر»: از طریق COSMOPlat، توانست با شرکت‌های بیرونی نیز همکاری کند و راهکارهای نوآورانه‌تری ارائه دهد.

مطالعه موردی «هایر»  اکنون در بسیاری از کلاس‌های مدیریت نوین از جمله در دانشکده‌ی بازرگانی هاروارد تدریس می‌شود و نمونه‌ای بارز از اجرای ساختار پلتفرمی در یک شرکت بزرگ محسوب می‌شود.

مزایای ساختار سازمانی پلتفرمی

پیاده‌سازی ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات می‌تواند منافع استراتژیک و عملیاتی متعددی به همراه داشته باشد.

پیاده‌سازی ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات می‌تواند منافع استراتژیک و عملیاتی متعددی به همراه داشته باشد.

مهم‌ترین این مزایا عبارتند از:

1- چابکی و انعطاف‌پذیری بالا

پلتفرم‌ها امکان عملکرد نیمه‌مستقل را به تیم‌ها می‌دهند تا تیم‌ها بتوانند تصمیم‌گیری‌ها را در سطح عملیاتی و نزدیک به مشتری انجام دهند. این موضوع زمان پاسخ‌گویی به تغییرات بازار، فناوری یا نیاز مشتری را به شدت کاهش می‌دهد. در دنیای پرتلاطم فناوری، این چابکی مزیت رقابتی کلیدی محسوب می‌شود.

2-  افزایش نوآوری از طریق زیست‌بوم باز

پلتفرم‌ها با فراهم‌سازی رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی، ابزار توسعه، بازارهای داده و زیرساخت‌های اشتراکی، امکان نوآوری جمعی را افزایش می‌دهند. هم تیم‌های داخلی و هم شرکت‌های همکار می‌توانند راه‌حل‌های جدیدی ارائه دهند.

3-  مقیاس‌پذیری سریع و مقرون‌به‌صرفه

در ساختار پلتفرمی، با تکیه بر مؤلفه‌های ماژولار و زیرساخت‌های مشترک، می‌توان کسب‌وکارها، خدمات و قابلیت‌های جدید را به‌سرعت اضافه یا حذف کرد. این مزیت در توسعه‌ی خدمات جدید سامانه‌ی جامع برنامه‌ریزی منابع سازمانی یا پیاده‌سازی سامانه‌های هوشمند بسیار مؤثر است.

4-  یکپارچگی و هم‌افزایی داده‌ها

پلتفرم‌ها اغلب با یک مرکز داده یکپارچه یا لایه‌ی اشتراک‌گذاری داده کار می‌کنند. این مدل باعث می‌شود تیم‌های سامانه‌ی جامع برنامه‌ریزی منابع سازمانی، سامانه‌های حمل‌ونقل، شبکه و دوربین‌های هوشمند از داده‌های یکسانی استفاده کنند و تصمیمات یکپارچه‌تری بگیرند.

5-  تقویت مسئولیت‌پذیری تیم‌ها

در ساختار پلتفرمی، واحدهای عملیاتی کوچک‌تر به‌صورت مستقل و خودگردان عمل می‌کنند. این موضوع، حس مالکیت، پاسخ‌گویی و انگیزش در تیم‌ها را افزایش داده و به بهره‌وری بالاتر می‌انجامد.

معایب و محدودیت‌های ساختار سازمانی پلتفرمی

در عین حال، ساختار پلتفرمی بدون چالش نیست و برخی معایب نیز دارد که در صورت عدم مدیریت صحیح، می‌تواند منجر به بی‌نظمی یا عدم موفقیت شود:

  • ابهام در نقش‌ها و حاکمیت سازمانی

یکی از خطرات رایج در ساختار پلتفرمی، تداخل یا ابهام در مسئولیت‌هاست. وقتی مرز میان نقش تیم‌های توسعه، تیم‌های پلتفرم، و مدیریت اجرایی مشخص نباشد، منجر به سردرگمی یا درگیری‌های درون‌سازمانی می‌شود.

  • ریسک تکرار و دوباره‌کاری

در غیاب هماهنگی مرکزی مناسب، تیم‌های مختلف ممکن است راه‌حل‌های مشابهی را به‌طور موازی توسعه دهند، که منجر به دوباره‌کاری، افزایش هزینه و ناهماهنگی در استانداردها می‌شود.

  • وابستگی بیش‌ازحد به زیرساخت مرکزی

اگرچه وجود پلتفرم مرکزی مزیت‌هایی دارد، اما در صورتی که این هسته‌ی مرکزی دچار اختلال شود یا توسعه نیابد، تمام زیست‌بوم متوقف خواهد شد. بنابراین، ساختار پلتفرمی نیازمند نگهداری دائمی و ارتقاء مستمر زیرساخت است.

  • فرهنگ‌سازی دشوار

پیاده‌سازی موفق ساختار پلتفرمی نیازمند تغییر فرهنگ سازمانی از «فرمان و کنترل» به «اعتماد، استقلال و همکاری» است.

پیاده‌سازی موفق ساختار پلتفرمی نیازمند تغییر فرهنگ سازمانی از «فرمان و کنترل» به «اعتماد، استقلال و همکاری» است.

این نوع تغییرات فرهنگی، خصوصاً در سازمان‌های بزرگ و دولتی یا شبه‌دولتی، با مقاومت جدی مواجه می‌شود.

چالش‌های اجرایی ساختار سازمانی پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات

در کنار مزایا و معایب ذاتی، اجرای ساختار پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات با چالش‌هایی روبروست که باید به‌دقت مدیریت شوند:

  • چالش‌های فناوری
  • پیاده‌سازی لایه ‌یرابط برنامه‌نویسی کاربردی، پایگاه داده اشتراکی، معماری میکروسرویس و عملیات توسعه به زیرساخت قوی و مهارت فنی بالا نیاز دار؛
  • اتصال تیم‌های مختلف به این بستر نیازمند انطباق کامل با استانداردهاست.
  • چالش‌های سازمانی
  • تقسیم وظایف بین تیم‌های مرکزی (پلتفرم) و تیم‌های محصول به‌درستی انجام نمی‌گیرد؛
  • مدیران سنتی ممکن است در واگذاری اختیار به تیم‌های خودگردان مقاومت نشان دهند.
  • چالش‌های انسانی
  • کارکنان ممکن است از ساختار جدید دچار اضطراب شغلی شوند یا با تیم‌های دیگر رقابت ناسالم داشته باشند؛
  • سامانه‌ی ارزیابی عملکرد و پاداش‌ها باید مطابق مدل جدید طراحی شود، وگرنه انگیزش کاهش خواهد یافت.
  • چالش‌های حقوقی و داده‌ای
  • اشتراک‌گذاری داده میان تیم‌ها، به‌ویژه در پروژه‌های حساس مانند هوشمندسازی حمل‌ونقل یا دوربین‌های پلاک‌خوان، با چالش‌های حقوقی، امنیتی و حریم خصوصی مواجه است.

لذا ساختار پلتفرمی، گرچه مدلی آینده‌نگر و قدرتمند برای سازمان‌های فناوری اطلاعات است، اما پیاده‌سازی موفق آن نیازمند زیرساخت فناورانه مناسب، بازمهندسی فرآیندهای سازمانی، و تغییر فرهنگی عمیق است.

ساختار پلتفرمی، گرچه مدلی آینده‌نگر و قدرتمند برای سازمان‌های فناوری اطلاعات است، اما پیاده‌سازی موفق آن نیازمند زیرساخت فناورانه مناسب، بازمهندسی فرآیندهای سازمانی، و تغییر فرهنگی عمیق است.

بدون آمادگی در این سه سطح، ممکن است پروژه پلتفرم‌سازی نه تنها به نتیجه نرسد، بلکه منجر به افزایش پیچیدگی و هزینه شود.

مدل سه‌لایه‌ای پیاده‌سازی ساختار پلتفرمی

پیاده‌سازی موفق ساختار پلتفرمی مستلزم یک برنامه‌ریزی دقیق و مرحله‌ای است که هم بُعد فناوری و هم بُعد انسانی و سازمانی را دربرگیرد. این فرآیند نباید تنها یک پروژه‌ی فناوری تلقی شود، بلکه تحول در شیوه‌ی حکمرانی، تعامل، خلق ارزش و سازمان‌دهی منابع محسوب می‌شود.

برای این منظور، مدلی که در بسیاری از تحقیقات جدید و پروژه‌های عملی از جمله در گارتنر، مکنزی و اچ‌بی‌آر پیشنهاد شده، «مدل سه‌لایه‌ای پلتفرم‌سازی» است:

مدل سه‌لایه‌ای پیاده‌سازی ساختار پلتفرمی شامل سه لایه به‌هم‌پیوسته است:

  1. لایه‌ی فناوری و زیرساخت؛
  2. لایه‌ی تعاملات و حکمرانی؛
  3. لایه‌ی فرهنگ و ساختار انسانی؛

گام‌های پیاده‌سازی ساختار سازمانی پلتفرمی در سازمان‌های فناوری اطلاعات

گام ۱: تحلیل وضعیت کنونی و شناسایی نیاز به پلتفرم

  • ارزیابی معماری فعلی سازمان (ساختار، سامانه‌ها، تیم‌ها)؛
  • شناسایی نقاط تکرار، گسست، ناکارآمدی و فرصت‌های هم‌افزایی، در گزارشی از بی‌‌‌‌‌سی‌جی در سال 2022، بیش از 65درصد از شرکت‌های فناوری اطلاعات با زیرساخت‌های سیلویی، ناکارآمدی شدید در تحویل ارزش تجربه کردند.

گام ۲: تعریف چشم‌انداز و معماری پلتفرم

  • مشخص کردن هدف استراتژیک از پلتفرم: تسهیل نوآوری؟ مقیاس‌پذیری؟ یکپارچگی داده؟

مطالعه‌ی موردی «آمازون وب‌سرویس» نشان می‌دهد چگونه با تعریف  خدمات محوری )مانند  IAM،  S3 و ( EC2 به‌عنوان هسته‌ی پلتفرم، قابلیت نوآوری کل سازمان سریع یافت؛

  • طراحی معماری سطح بالا: چه زیرساخت‌هایی در پلتفرم خواهد بود؟ (هوش مصنوعی، رابط برنامه‌نویسی کاربردی، عملیات توسعه، مدل حکمرانی )

گام ۳: دسته‌بندی تیم‌ها و خدمات‌ها به پلتفرم‌محور و محصول‌محور

  • تیم‌هایی که هسته پلتفرم را می‌سازند؛
  • تیم‌هایی که از پلتفرم استفاده می‌کنند و ارزش برای مشتری نهایی ایجاد می‌کنند؛

مثال براساس مدل اسپاتیفای، تیم‌ها به دو دسته گروه‌های تسهیل‌گر یا بسترساز و گروه‌های مشتری‌مدار تقسیم می‌شوند.

گام ۴: ایجاد زیرساخت‌های فنی اولیه

  • پیاده‌سازی لایه‌ی درگاه رابط برنامه‌نویسی کاربردی، عملیات توسعه، کوبرنتیز  یا اوپن‌شیفت برای چابکی
  • ساختارهای ابری[vi] ، داده‌محور[vii] و امنیتی  (IAM, SIEM)
    مثال: در پروژه‌ی پلتفرمی شرکت «زیمنس»، ابتدا سرویس‌دهی پلتفرم ابری توسعه یافت تا تیم‌ها بتوانند بدون وابستگی به هسته‌ی فناوری اطلاعات مرکزی، خدمات ایجاد کنند.

گام ۵: تعریف قواعد حاکمیتی

  • چه کسانی می‌توانند چه داده‌ای را ببینند، استفاده کنند، تغییر دهند؟
  • توافق‌نامه‌های سطح خدمات برای استفاده از خدمات پلتفرمی؛
  • مستندسازی رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی، احراز هویت، لاگ‌گیری و کنترل دسترسی.

در مقاله‌ای از MIT Sloan (2023)، حاکمیت مؤثر رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی به‌عنوان عامل حیاتی موفقیت پلتفرم‌ها شناخته شده است.

گام ۶: طراحی مدل انگیزشی و پاداش برای تیم‌ها

  • تعیین ساختار پاداش بر اساس خلق ارزش از طریق استفاده/مشارکت در پلتفرم؛
  • توسعه‌ی‌ رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی مانند time-to-market: نرخ مصرف خدمات پلتفرمی، رضایت تیم‌ها؛

برپایه‌ی مطالعه‌ی  Bain & Company، ساختار پاداش نادرست، یکی از دلایل اصلی شکست در تحول به ساختار پلتفرمی است.

گام ۷: اجرای پایلوت در یک واحد یا دامنه‌ی مشخص

  • انتخاب یک کسب‌وکار: برای مثال سامانه‌ی جامع برنامه‌ریزی منابع سازمانی یا پلاک‌خوانی؛
  • پیاده‌سازی پلتفرم در مقیاس محدود و مستندسازی نتایج؛

در شرکت ING (هلند)، پیاده‌سازی پلتفرم ابتدا تنها در واحد خرده‌بانک آغاز شد و پس از موفقیت، به کل سازمان توسعه یافت.

گام ۸: بازخورد، یادگیری و تکرار

  • جمع‌آوری بازخورد از تیم‌ها و کاربران نهایی؛
  • بررسی مشکلات حکمرانی، تعامل، مستندسازی؛
  • تکرار فرآیند در مقیاس گسترده‌تر با بهینه‌سازی‌های لازم.

گام ۹: مقیاس‌پذیری سازمانی و توسعه به سایر واحدها

  • گسترش تیم‌های پلتفرم و محصول به سایر دامنه‌ها: مانند حمل‌ونقل هوشمند، دوربین‌ها، شبکه؛
  • توسعه سامانه‌ی گزارش‌دهی یکپارچه برای رهگیری ارزش افزوده.

گام ۱۰: تقویت فرهنگ پلتفرمی در سراسر سازمان

  • آموزش مهارت‌های API-first، داده‌محوری، تفکر پلتفرمی؛
  • برگزاری هکتون‌ها، رقابت‌های داخلی و جلسات.

شرکت «اَتلسین» با ساختن فرهنگ قوی دانش اشتراکی و باز، توانست تیم‌های پلتفرمی را به موتور رشد نوآوری تبدیل کند.

 

همچنین در ساختارهای سازمانی پلتفرمی، موفقیت تحقق اهداف استراتژیک سازمان وابسته به تعامل مؤثر و هماهنگ میان نقش‌های مختلف و تیم‌های تخصصی است. این ساختار برخلاف مدل‌های سنتی سلسله‌مراتبی، بر همکاری شبکه‌ای و هم‌افزایی میان بازیگران مختلف تمرکز دارد؛ به گونه‌ای که هر نقش وظایف مشخصی را بر عهده داشته و در عین حال، از طریق تعاملات مستمر با سایر نقش‌ها، ارزش افزوده سازمانی را ایجاد می‌کند.

ماتریس نقش‌ها و تعاملات، ابزاری کاربردی برای شناسایی، تعریف و تسهیل این روابط پیچیده در سازمان‌های فناوری اطلاعات است. با شفاف‌سازی مسئولیت‌ها، نقاط تماس و ابزارهای ارتباطی میان تیم‌های پلتفرم، محصول، داده، امنیت و حکمرانی، این ماتریس به بهبود هماهنگی، کاهش تداخل و افزایش کارایی عملیاتی کمک می‌کند.

در ادامه ماتریس برگرفته شده از بخش «سازماندهی برای موفقیت پلتفرم» در گزارش مکنزی سال 2020 با عنوان:
«مدل‌های عملیاتی پلتفرم: چگونه کسب‌وکارهای پلتفرمی را بسازیم و توسعه دهیم» را مرور می‌کنیم.

 

جدول شماره 1. ماتریس نقش‌ها و تعاملات پلتفرمی (براساس گزارش McKinsey – 2020)

تعامل اصلی با

ابزار و فناوری‌های مورد استفاده

مسئولیت کلیدی

نقش سازمانی

تیم محصول، تیم داده

API Gateway، Cloud Platforms، DevOps Tools

طراحی و نگهداری زیرساخت‌های پلتفرمی

تیم توسعه پلتفرم

تیم پلتفرم، تیم داده

Roadmap، Agile Boards، Feedback Systems

توسعه و ارائه‌ی خدمات و محصولات به مشتری

تیم محصول

تیم محصول، حکمرانی

Data Lakes، BI Tools، AI/ML Platforms

جمع‌آوری، تحلیل و مدیریت داده‌ها

تیم داده

همه تیم‌ها

Policy Management Systems، Security Tools

تنظیم سیاست‌ها، رعایت انطباق و امنیت

تیم حکمرانی

تیم پلتفرم، تیم داده

IAM، SIEM، Encryption Tools

مدیریت امنیت سایبری و داده‌ها

تیم امنیت

پایان‌بندی

در دنیای پیچیده، رقابتی و داده‌محور امروز، سازمان‌هایی که در حوزه‌ی فناوری اطلاعات فعالیت می‌کنند، بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در ساختارهای سازمانی خود هستند. ساختارهای سنتی مبتنی بر سلسله‌مراتب، دیوارهای سازمانی و فرآیندهای خطی، دیگر پاسخگوی نیاز به چابکی، نوآوری مستمر و همکاری بین‌بخشی نیستند. در این میان، «ساختار سازمانی پلتفرمی» به‌عنوان یک پارادایم جدید سازمانی مطرح شده که ابزار تحول‌آفرین برای شرکت‌های فناوری‌محور بشمار می‌رود.

ساختار پلتفرمی نه‌تنها امکان توسعه‌ی خدمات و محصولات متنوع را با سرعت و مقیاس‌پذیری بالا فراهم می‌آورد، بلکه از طریق ایجاد تعاملات شبکه‌ای میان تیم‌های مختلف، بهره‌گیری بهینه از داده‌ها و تسهیل نوآوری توزیع‌شده، قدرت رقابتی سازمان را افزایش می‌دهد. مطالعه‌ی موردی شرکت‌هایی مانند هایر، آمازون وب‌سرویس و اسپاتیفای نشان می‌دهد که گذار موفق به این ساختار، مستلزم بازمهندسی نه‌فقط ساختار، بلکه فرآیندها، فرهنگ سازمانی، حاکمیت داده و فناوری‌های زیربنایی است، به دیگر سخن ساختار سازمانی پلتفرمی نه فقط یک تحول استراتژیک در  ژنوم سازمان است.

ساختار سازمانی پلتفرمی نه فقط یک تحول استراتژیک در  ژنوم سازمان است.

این تحول، اگر با بینش دقیق و گام‌های تدریجی مدیریت شود، می‌تواند سازمان‌های فناوری اطلاعات را از یک سازمان واکنشی و خطی، به یک سازمان پویا، یادگیرنده و نوآور تبدیل کند؛ سازمانی که نه تنها با تحولات سریع فناوری همسو می‌ماند، بلکه خود، محرک و سازنده آنها خواهد بود.

منابع برای مطالعه بیشتر:

  • McKinsey (2021)The platform operating model: A framework for successful transformation
  • HBR (2020)The Platform Play: How to Orchestrate Ecosystems
  • MIT Sloan (2023)Governance in Platform Architectures
  • Spotify Engineering Blog (2022)Squads, Tribes and the Platform Approach
  • BCG (2022)Building Modular Technology for Scalable Organizations

 

 

[i] Platform Organizations
[ii] Enablement
[iii] Orchestration
[iv] Eco systemization
[v] semi-autonomous units
[vi] Cloud-Native
[vii] Data Lake

1
0
کپی شد

مطالب مرتبط

معرفی محصولات

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *