وفق رویهی یک دههی گذشته، شعار سال ۱۴۰۴ نیز بر محور اقتصاد انتخاب گردید، « سرمایهگذاری برای تولید». در این نوشتار سعی شده ابتدا مروری بر حجم سرمایهگذاری در جهان، منطقهی خاورمیانه و میهن عزیزمان ایران شود و سپس بر صنعت نفت و گاز و نیازمندیهای این صنعت برای جذب سرمایه با هدف حفظ وضع موجود و توسعه و افزایش تولید تمرکز گردد و در ادامه زمینههای لازم برای جذب سرمایه و الزامات راهبردی در حوزهی رویکردها جهت تصمیم گیری حاکمیتی شرح داده شود.
همه ساله رهبری انقلاب در ابتدای سال و همراه با پیام نوروزی شعاری را اعلام مینمایند و انتظار میرود که دولت و ملت شعار مذکور را نصبالعین برنامههای خود قرارداده و فعالیتهای خود را در سال مذکور بر محوریت تحقق شعار اعلام شده متمرکز نمایند.
در یک دههی اخیر تقریباً همه شعارهای اعلام شده، با محوریت اقتصاد و اشتغال بوده و برای اطلاع از اینکه به چه میزان شعارهای تعیین شده تحقق یافتهاند، خواننده محترم را میتوان به مطالعهی آمارهای ابتدا و انتهای سال مورد نظر ارجاع داد و عامهی مردم نیز بهصورت شهودی و ملموس در خصوص تحقق یا عدم تحقق شعار میتوانند اظهار نظرنمایند که البته این مطلب ارتباطی با موضوع این مطالعه ندارد.
وفق رویهی یک دههی گذشته شعار سال ۱۴۰۴ نیز به دلیل اهمیت مسائل اقتصادی بر همین مبنا انتخاب گردید،« سرمایهگذاری برای تولید». حقیقتاً توجه به موضوع سرمایهگذاری به عنوان یک اصل ریشهای و کلیدی برای گره گشایی از نارساییها و موانع رونق اقتصادی در چند دههی گذشته و سالهای پیش رو بسیار هوشمندانه و حائز توجه و نیازمند مطالعه و مطالبهی جدی است و در این نوشتار سعی گردیده ابتدا مروری بر حجم سرمایهگذاری در جهان، منطقهی خاورمیانه و میهن عزیزمان ایران شود و سپس بر صنعت نفت و گاز و نیازمندیهای این صنعت برای جذب سرمایه با هدف حفظ وضع موجود و توسعه و افزایش تولید مورد تمرکز شود و در ادامه زمینههای لازم برای جذب سرمایه و الزامات راهبردی در حوزهی رویکردها جهت تصمیم گیری حاکمیتی شرح داده شود.
آمار سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر مبنای گزارشهای UNCTAD 2024-2023
الف: جهان
در سال مورد اشاره آمریکا با جذب ۳۳۰ میلیارد دلار و چین با جذب ۱۸۰ میلیارد دلار به عنوان قطب جذب سرمایه در جهان شناخته شدهاند و پس از آنها سنگاپور ۱۴۰، هند ۷۰ و برزیل با جذب ۶۰ میلیارد دلاردر جایگاههای سوم تا پنجم قرار دارند.
ب: خاومیانه
بر اساس گزارش UNCTAD در سال ۲۰۲۳ امارات با جذب ۲۳ میلیارد دلار و عربستان سعودی با جذب ۱۹ میلیارد دلار به عنوان قطب جذب سرمایه خارجی در خاورمیانه شناخته شدند پس از اینها کشورهای ترکیه، قطر، عمان، مصر و کویت قرار دارند و در نهایت پایینتر از اینها کشور ایران با جذب 5/1 میلیارد دلار قرار دارد.
چرایی و ضرورت نیازبه سرمایهی خارجی
امروزه با توجه به اتفاقات چند سال اخیر بهویژه در حوزهی ناترازیها در بخشهای مختلف زیرساختی کشور بر کسی پوشیده نیست که ادامهی وضع موجود حرکت به سمت از هم گسیختگی و فروپاشی ساختارها و شریانهای اصلی حیات اقتصادی و صنعتی کشور است.
به طور کلی کشور در دو بعد:
- حفظ و نگهداری زیرساختهای موجود
- توسعه و پیشرفت زیرساختها و بهروزآوری آنها
دچار ناتوانی و فرسودگی ساختاری و مدیریتی است.
در بخش اول یعنی حفظ زیرساختهای موجود، کشور نیازمند سرمایهگذاری کلان برای بهسازی و نوسازی و پیشگیری از فرسودگی و از کار افتادگی است که به دلیل فقدان سرمایهی مناسب در شرایط فعلی این امر محقق نگردیده است و در بخش دیگر یعنی توسعهی زیرساختها و بهروزآوری آنها نیز بدون برخورداری از سرمایهی لازم، فناوری و دانش روز متأسفانه امکان برداشتن گامهای ولو کوچک نیز فراهم نمیباشد.
نیازمندیهای سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز
مطابق نظر کارشناسان، افت تولید در میادین ایران سالیانه حدود ۵ تا ۷ درصد است. بدین معنی که اگر در صنعت نفت سالیانه سرمایهگذاری مناسب انجام نشود درهر سال بین ۵ تا ۷ درصد و در برخی حوزهها تا ۱۵ درصد کاهش فشار تولید خواهیم داشت و در بخش گاز چنانچه سرمایهگذاری مناسب صورت نپذیرد با وضع موجود نه تنها قادر به افزایش تولید نخواهیم بود بلکه سالیانه به دلیل افت فشار مخازن، میزان تولید فعلی نیز کاهش خواهد یافت.
بهموجب برخی اظهار نظرهای کارشناسان، سرمایهی مورد نیاز فقط جهت تحقق فرآیند جبران افت فشار گاز در میدان پارس جنوبی حداقل ۵۴ میلیارد دلار است و بنا به اظهار مدیر عامل وقت شرکت ملی نفت در آبان ۱۴۰۰ بدون جذب سرمایه در این بخش ایران در سال ۱۴۰۴ به وارد کنندهی گاز تبدیل خواهد شد.(آقای محسن خجسته مهر-آبان 1400)
همچنین بنا به اعلام وزیر اسبق نفت، مهندس بیژن نامدار زنگنه، در اسفند ۱۳۹۴، در طول برنامهی ششم برای اینکه تولید نفت ایران به 6/4 میلیون بشکه در روز برسد، سالانه به ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم وجهت بهینهسازی پالایشگاههای کشور در برنامهی ششم به ۱۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید نیاز است. (پایگاه اطلاع رسانی دولت 4/12/1394 نشست تخصصی انرژی)
همچنین برای اینکه ظرفیت تولید گاز به یک و نیم میلیارد متر مکعب در روز برسد به ۷۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید نیاز است. (مربوط به آمار سال1401 –روزنامه اقتصاد شماره 5991)
ملاحظه میگردد که در شرایط فعلی بدون جذب سرمایهگذاری خارجی نه تنها امکان تحقق برنامههای توسعهای فراهم نمیگردد بلکه همانگونه که وضعیت امروز کشور به وضوح نشان میدهد شاهد افول و از هم گسیختگی و بحران در بخش انرژی و اکثر بخشهای اقتصادی کشور خواهیم بود.
عوامل و زمینههای بالقوه و بالفعل جهت جذب سرمایه
قبل از هر چیز باید به این نکته مهم توجه داشت که اصولاً سرمایهگذاران اعم از شرکتها و اشخاص جهت انتخاب محیط سرمایهگذاری به دنبال ترکیبی از دستیابی به ارزش افزودهی بالاتر سرمایه (سود بالاتر)، خطرات کمتر برای حفظ و توسعهی سرمایه و برخورداری از ثبات سیاسی و اقتصادی هستند.
به عنوان مثال کشوری مانند چین بهدلیل برخورداری از ابر بازار[i] و یا امارات به دلیل قوانین و مقررات تجارت آزاد و مالیات کم و زیرساختهای قابل اعتماد و آلمان به واسطهی وجود فناوریهای پیشرفته واجد شرایط و زمینههای لازم برای جذب سرمایهی بالا هستند.
در مقابل کشورهایی مانند افغانستان بهدلیل ناامنی و بیثباتی و فقدان زیرساخت و کره شمالی بهدلیل فقدان زیرساخت و عدم اطمینان وقوانین مبهم و ونزوئلا بهدلیل تورم افسار گسیخته وناآرامیهای سیاسی موجب فراری دادن سرمایه و سرمایهگذاران میگردند .
به طور خلاصه میتوان به چند دسته عوامل به عنوان اصلیترین زمینههای جذب سرمایه جهت سرمایهگذاری اشاره نمود.
1- سود اقتصادی بالاتر (بازدهی بالاتر سرمایه)
الف: کشورهای با نرخ رشد بالاتر( GDP بالاتر) به طور طبیعی فرصتهای سودآوری بالاتری را برای جلب سرمایه فراهم مینمایند. (مثل چین و آمریکا)
ب: کشورهای برخوردار از بازارهای در حال گسترش به دلیل برخورداری خود کشور از یک جمعیت یا بازار بزرگ (مثل چین و آمریکا ) و قدرت ژئوپلیتیک کشور برای در اختیار گرفتن بازار منطقه و جهان (همچون امارات، سنگاپور و هنگ کنگ)
ج: کشورهای دارای بازدهی بالاتر در بخشهای خاص مانند معدن، نفت و گاز، فناوری (مانند عربستان سعودی در نفت و گاز، سنگاپور و هنگ کنگ در فناوری و شیلی در معادن.
2- برخورداری از منابع انسانی (نیروی کار) و هزینههای کمتر تولید
الف: هزینههای کمتر تولید و مالیات کم (چین)
ب: زیرساختهای قوی و توسعه یافته شامل بنادر، جادهها، اینترنت گسترده و قوی، انرژی در دسترس و پایدار و حمل و نقل مطمئن و در دسترس (برای مثال امارات)
ج: نیروی کار فراوان و ارزان، با هدف تولید با بهای تمام شدهی کمتر (همانند تایوان).
۳- ثبات سیاسی و اقتصادی کشور
الف: برخورداری از قوانین و مقررات شفاف و پایدار ( همچون قطر و ژاپن)
ب: وجود ثبات سیاسی و امنیت پایدار
ج: بسترهای قانونی جذاب مانند سیاستهای مالیاتی، ایجاد مناطق آزاد تجاری و معافیت مالیاتی در بخشهای خاص
د: ثبات پولی و مالی، تورم مهار شده و پول ملی مقتدر
ه: سیاستهای تشویقی دولت مانند اعطای تسهیلات و وامهای کم بهره به سرمایهگذاران در بخشهای خاص، معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاری خارجی، تسهیلگری در فرآایندهای کسب و کار (ثبت شرکت خارجی، ثبت شعبه، سرعت عمل در صدور مجوزها، تأمین امنیت سرمایه و تضمین سرمایه و مواردی از این دست).
4- دسترسی آسانتر به بازارهای منطقهای و جهانی
الف: برخورداری از شبکههای ارتباطی مناسب، جاده، مسیرهای هوایی و ریلی
ب: عضویت در نهادهای تجاری منطقهای و جهانی مانند WTO
ج: ارتباط آسان با شبکههای بانکی جهانی مانند SWIFT
5- برخورداری از مزیتهای رقابتی و منابع طبیعی
الف: دسترسی راحتتر به مواد اولیهی مورد نیاز تولید مانند زمین و انرژی (نفت و گاز فولاد مواد اولیه صنعت و مواردی از این دست)
ب: برخورداری از موقعیت مناسب جغرافیایی
ج: برخورداری از زیرساختهای مناسب در بخش یا بخشهای خاص
د: دارای ظرفیتهای مناسب و امن جهت سرمایهگذاری بلند مدت (وجود ظرفیت و بستر توسعه در بخشهای خاص مانند انرژی، حمل و نقل، معدن، گردشگری، اینترنت و غیره ( همچون ایران) و همچنین وجود فرصتهای عمومی برای ایجاد زیرساختها و توسعه مانند کشورهای آفریقائی.
6- برخورداری از امنیت پایدار حقوقی و کم خطر
الف: وجود قوانین و محاکم قضایی و حقوقی عادلانه وبیطرفانه و مورد قبول در محاکم قضائی بینالمللی
ب: قوانین شفاف و باثبات در خصوص چگونگی امکان جذب سرمایه و خروج اصل سرمایه.
۷– ارتباط آسان با شبکهی تجارت جهانی
الف: روابط مستحکم و متقابل تجاری و اقتصادی با کشورهای مختلف بهویژه کشورهای صاحب قدرت
ب: عدم وجود تحریمهای بینالمللی، منطقهای از طریق کشورها و یا شرکتهای بزرگ بینالمللی
ج: عدم وجود تخاصم و دشمنی با سایر کشورها بهویژه کشورهای صاحب قدرت سیاسی و اقتصادی
د: اتصال به تمام شبکههای پولی و بانکی جهانی و عدم شهرت به پولشویی
جمعبندی و نتیجهگیری
بدون تردید ایران در شرایط فعلی نیازمند جذب بالای سرمایه خارجی است و تأمین سرمایه ازطریق بانکها و یا شرکتهای ایرانی و یا سرمایهی داخلی به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای داخلی کشور در این بخش نمیباشد.
از طرف دیگر انگیزهها و شرایط مورد نظر سرمایهگذاران جهت سرمایهگذاری در یک کشور به اختصار توضیح داده شد و تنها به دو دلیل ساده مانند تحریمها و عدم ارتباط بانکی با جهان حتی کشورهای به ظاهر دوست و متحد ایران نیز قادر به سرمایه گذاری در ایران نیستند.
از نظر نگارنده کشور پهناور ایران دارای ظرفیتهای بسیار بالایی برای ایجاد فرصتهای انفجاری جهت تشویق وجلب سرمایهگذاران و جذب سرمایه در دنیا میباشد. تقریباً در اکثر حوزهها از جمله انرژی، نفت وگاز و پتروشیمی، برق، انرژیهای نو، معدن، زیرساختهای ارتباطی، بانک، حمل و نقل (جاده، ریل و فرودگاه )، صنایع سنگین (فولاد و سیمان و….)، اینترنت و الکترونیک، هوش مصنوعی و گردشگری با دارا بودن ظرفیت بالای نیروی انسانی زمینهی لازم برای جذب سریع سرمایه خارجی را دارد.
بنا بر برخی نظرات کارشناسی با توجه به توسعه نیافتگی درخور کشور در چند دههی اخیر، ظرفیت سرمایه گذاری در ایران بالغ بر دو هزار میلیارد دلار برآورد میگردد.
در حال حاضر چالش اصلی برای عبور از این بحران سخت، عدم تغییرو انعطاف در سیاستهای کلی کشور است و این امر محقق نمیگردد جز در سایهی تدبیر و تغییر در دیدگاههای کلان سران اصلی نظام و در نهایت تصمیم به تغییر. این تصمیم نیازمند درک واقعیتها، خردورزی و دوراندیشی، جسارت و شجاعت در پذیرش خطای محاسباتی در گذشته و اصلاح مسیر به امید ساختن آیندهی روشن برای این سرزمین پرافتخار وسرشار از گنج و ثروت است.
[i] Mega Market