1. صفحه اصلی
  2. اقتصادی
  3. اولویت اصلاحات اقتصادی در دوران جدید مدیریتی

مقدمه‌ای بر چاه‌های هوشمند نفت و گاز

قسمت دوم – پلاگ‌ها و پکرها، شیرها و گیج‌ها

فناوری‌های «چاه‌های هوشمند» به عنوان راهکاری کلیدی برای افزایش بازده اقتصادی مخازن غیرمتعارف مطرح هستند. بهره‌گیری از این فناوری‌ها، موجب می‌شود پروژه‌های توسعه‌ای با هزینه‌های بهینه‌تر و افزایش ارزش فعلی همراه باشند. هدف این مقاله ارائه‌ی یک تصویر جامع از فناوری‌های «چاه‌های هوشمند» است که با عملیات حفاری شروع می‌شود، به عملیات تکمیلی می‌رسد و سپس با عملیات پایش روزانه استمرار می‌یابد. دانش ارائه شده در این مطالعه می‌تواند به عنوان یک الگوی اولیه برای بکارگیری فناوری‌ها و راه‌حل‌های هوشمند در صنایع نفت و گاز مورد استفاده قرار گیرد.

پلاگ‌ها و پکرها

پکرها[i] به عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین روش‌ها برای تکمیل چاه‌ها به شیوه‌ای هوشمندانه، به‌ویژه برای عملیات جداسازی[ii] و روش‌های مسدود کردن آب[iii] در داخل چاه، مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از ابزارهای جداسازی ناحیه‌ای در مراحل اولیه‌ی عمر چاه، به‌ویژه در مراحل تکمیل پس از حفاری، یک روش رایج وکارآمد است. پکرهای قابل انبساط معمولاً در بهینه‌سازی تولید چاه مؤثرند؛ زیرا تولید از نواحی نامطلوب را حذف کرده و جداسازی از جریان غیریکنواخت را به‌خوبی انجام می‌دهند. اپراتورهای نفتی تمایل زیادی به استفاده از این پکرها دارند تا عملکرد چاه‌ها را بهبود بخشند و تولیدات نامطلوب را کاهش دهند. [6]

پکرهای بادی عمدتاً از یک عنصر لاستیکی تشکیل شده‌اند که در داخل چاه از قطر کوچک به قطر بزرگ‌تر منبسط می‌شوند تا چاه را از سازندها یا ویژگی‌های نامطلوب جدا کرده و آب‌بندی کنند. [7] پکرهای بادی یا منبسط شونده در انواع مختلف و با ویژگی‌های گوناگون در دسترس هستند که بسته به شرایط و ویژگی‌های چاه طراحی شده‌اند تا با محیط‌ها و وضعیت‌های مختلف سازگار باشند.

پکرهای بادی ابزارهایی هستند که به‌طور عمده از یک بخش لاستیکی (المنت لاستیکی) تشکیل شده‌اند. این بخش قابلیت انبساط دارد؛ یعنی وقتی در داخل چاه قرار می‌گیرد، می‌تواند از حالتی با قطر کوچک به قطری بزرگ‌تر منبسط شود. هدف از این انبساط، ایجاد جداسازی و آب‌بندی[iv] در داخل چاه است، به‌طوری‌که از نفوذ یا تولید از نواحی ناخواسته مانند لایه‌های دارای آب یا گاز ناخواسته جلوگیری کند .

پکرهای بادی یا پکرهای متورم‌شونده[v] در انواع گوناگون و با ویژگی‌های متفاوت طراحی و ساخته می‌شوند. این تنوع به این دلیل است که شرایط چاه‌های نفت و گاز می‌تواند بسیار متفاوت باشد؛ مانند تغییرات دما، فشار، نوع سیال (نفت، گاز یا آب)، و جنس سازنده بنابراین، انتخاب نوع مناسب پکر باید متناسب با شرایط فنی و محیطی چاه انجام شود .

به‌طور خلاصه، پکرهای بادی ابزارهای بسیار مهمی در عملیات تکمیل چاه هستند که با ایجاد یک مانع فیزیکی، به افزایش بهره‌وری چاه و جلوگیری از تولید ناخواسته از نواحی مزاحم کمک می‌کنند.

از این‌رو، انتخاب صحیح و دقیق اجزا و پکرهای مناسب، امری ضروری است تا از وقوع هرگونه نقص عملکرد یا خرابی در سامانه جلوگیری شود. علاوه بر این، نحوه‌ی نصب و راه‌اندازی پکرها نیز بسته به نوع آن‌ها متفاوت است. برای نمونه، پکرهای متورم‌شونده  در تماس با سیالات خاص مانند نفت، آب یا ترکیبی از هر دو، متورم شده و عملکرد آب‌بندی خود را آغاز می‌کنند.

ویژگی‌های عناصر آب‌بند به شرایط درون‌چاهی نظیر دما، فشار و میزان شوری آب سازند نیز وابسته‌اند. بنابراین، این پارامترهای درون‌چاهی باید در فرآیند طراحی پکرها به‌دقت لحاظ شوند تا از بروز نقص در فرآیند فعال‌سازی و نشتی احتمالی جلوگیری گردد. در صورتی‌ که عنصر آب‌بند به‌درستی متورم نشود، امکان تولید سیالات از لایه‌ها یا نواحی ناخواسته وجود خواهد داشت که این امر می‌تواند منجر به افزایش نسبت آب به نفت[vi] ، افزایش تولید گاز و وقوع پدیده‌ی شکست زودرس جبهه‌ی سیال[vii] شود.

سایر انواع پکرها و پلاگ‌ها معمولاً به‌صورت مکانیکی نصب و فعال‌سازی می‌شوند. این فرآیند از طریق ارسال گوی‌های فولادی یا دارت‌ها[viii]  به درون چاه و یا از طریق پمپاژ سیال به‌منظور اعمال فشار هیدرولیکی برای تحریک مکانیزم انبساط انجام می‌گیرد.


این سازوکار موجب اعمال فشار بر روی پکر، انبساط آن و در نتیجه افزایش قطر خارجی ابزار می‌شود. برای درک بهتر موضوع، فرض کنید که نواحی یا سازندهای نامطلوب از طریق لاگ‌های چاه‌نگاری شناسایی شده‌اند؛ در این حالت، طراحی تکمیل چاه می‌تواند به‌گونه‌ای انجام شود که پکر متورم شونده به‌صورت استراتژیک در محل مناسب قرار گیرد تا این نواحی را به‌طور مؤثری از ستون چاه ایزوله نماید (شکل ۳).

شکل 3. استفاده از پکر متورم شونده برای ممانعت از برداشت از نواحی نامطلوب

اجرای این روش نیازمند دانش نسبتاً دقیق از لایه‌ها و ویژگی‌های زمین‌شناسی مورد انتظار در مخزن تحت بهره‌برداری است. همچنین، استفاده از ابزارهای ثبت در حین حفاری[ix] (LWD) ضروری بوده و می‌تواند در جانمایی دقیق عناصر تکمیل، از طریق شناسایی نواحی و ویژگی‌های نامطلوبی که ممکن است در آینده منجر به تولید نامطلوب شوند، نقش مؤثری ایفا کند.

در اغلب موارد، عناصر آب‌بند پس از جمع‌آوری داده‌های لازم از عملیات حفاری و چاه‌نگاری، بر روی پوش‌لوله‌های از پیش مشبک‌شده[x] نصب می‌شوند. این تکنیک همچنین در چاه‌های تزریق آب نیز قابل‌استفاده است تا همگرایی بهتری در مخزن ایجاد گردد. در چنین حالتی، استفاده از پکرها و پلاگ‌ها می‌تواند موجب هدایت جریان آب تزریقی به درون ماتریس سنگ مخزن شود، به‌جای آنکه به نواحی با تراوایی بالا یا  دزد[xi] وارد گردد.

نتیجه این کار مستقیماً در چاه‌های تولیدی قابل مشاهده خواهد بود، چرا که از تولید آب اضافی و ناخواسته جلوگیری می‌کند. به‌عنوان مثال، در صورتی که سازندهای ناخواسته یا زون‌های دزد به کمک لاگ‌ها شناسایی شده باشند، تکمیل چاه می‌تواند به گونه‌ای طراحی شود که پَکرهای قابل‌انبساط به شکلی استراتژیک قرار گیرند تا از نفوذ آب تزریقی به این نواحی جلوگیری کرده و آن را به سمت ماتریس سنگ هدایت کنند. (مطابق شکل ۴)

شکل 4. دو پکر نصب شده که از تزریق آب به داخل سازندهای باز یا مناطق نفوذپذیر ممانعت می‌کنند.

اجرای این فرایند نیازمند دانش نسبتاً دقیق از ویژگی‌ها و لایه‌های مخزن هدف‌گذاری‌شده است. همچنین، استفاده از ابزارهای ثبت اطلاعات حین حفاری (LWD) ضروری است و می‌تواند در تعیین محل مناسب برای اجزای تکمیلی چاه با شناسایی نواحی نامطلوب که ممکن است در آینده موجب تولید ناخواسته شوند، مؤثر واقع شود.

معمولاً پس از جمع‌آوری داده‌ها از عملیات حفاری و لاگ‌گیری، اجزای تکمیلی روی لاینرهای از پیش سوراخ‌شده نصب می‌شوند. این تکنیک را می‌توان در چاه‌های تزریق آب نیز به کار برد تا تطابق بهتری در مخزن حاصل شود. برای این منظور، می‌توان از پلاگ‌ها و پکرها استفاده کرد تا جریان آب تزریقی به‌جای ورود به نواحی با تراوایی بالا یا مسیرهای نشت، به داخل ماتریس سنگ هدایت شود. این اقدام موجب بهبود عملکرد چاه‌های تولیدی شده و از تولید بیش از حد آب جلوگیری می‌کند.

برای مثال، در صورتی که نواحی نامطلوب یا مسیرهای نشت با استفاده از داده‌های لاگ شناسایی شده باشند، می‌توان طراحی تکمیل چاه را به‌گونه‌ای انجام داد که تجهیزات متورم‌شونده در محل‌هایی قرار گیرند که مانع از ورود آب تزریقی به این نواحی شده و آن را به سمت ماتریس هدایت کنند (شکل ۴).

پکر مکانیکی خارجی جداری

یکی از مؤثرترین سامانه‌های ایزولاسیون ناحیه‌ای، پکر مکانیکی خارجی جداری (MECP) است (شکل ۵). این ساماه نسخه‌ی ارتقاءیافته‌ از پکر خارجی جداری (ECP) محسوب می‌شود که ویژگی‌های پکِرهای معمول مورد استفاده در چاه‌های جداری را نیز داراست، اما با روش متفاوتی درون چاه نصب و فعال می‌شود. این ابزار به‌صورت مکانیکی و از طریق اعمال نیرو بر عناصر الاستومری فعال می‌گردد؛ به‌طوری که این عناصر با اعمال فشار منبسط شده و آب‌بندی ایجاد می‌کنند. این سیستم عمدتاً برای دستیابی به ایزولاسیون مؤثر ناحیه‌ای در تکمیل چاه‌های باز (open-hole completions) و همچنین برای کنترل تولید نامطلوب از لایه‌ها یا ویژگی‌های زمین‌شناسی خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد [8].

شکل 5. پکر مکانیکی خارجی جداری [8]

شیرهای کنترل جریان ورودی

شیرهای کنترل جریان ورودی[xii] (ICVs) یا شیرهای کنترل ناحیه‌ای برای کنترل فعالانه‌ی جریان سیال از نواحی مختلف مخزن به سمت چاه به‌صورت از راه دور استفاده می‌شوند. این شیرها به‌عنوان مجموعه‌ای از محدودکننده‌های جریان (چوک‌ها) شناخته می‌شوند که پیش از تکمیل چاه، در پایین‌چاه نصب می‌گردند و امکان کنترل دقیق مقدار جریان هر ناحیه یا انتخاب ناحیه‌ی تولیدی را فراهم می‌کنند. به‌طور مشابه، در چاه‌های تزریقی نیز می‌توان از این شیرها برای هدایت آب تزریقی به نواحی هدف استفاده کرد و از تزریق در نواحی با تراوایی بالا یا نواحی دزد جریان جلوگیری نمود.

شیرهای ICV می‌توانند به‌صورت هیدرولیکی از طریق خطوط کنترلی هیدرولیک و با استفاده از نیروی فشار هیدرولیکی عمل کرده و باز یا بسته شوند. همچنین امکان کنترل الکتریکی آن‌ها نیز از طریق سامانه‌های تله‌متری وجود دارد که سیگنال‌هایی را از سطح به پایین‌چاه از طریق خطوط کنترلی الکتریکی ارسال می‌کنند تا شیرها را فعال نمایند.

این سامانه‌ها به‌ویژه در مخازنی که با مشکل تکه‌تکه بودن یا قطعه‌قطعه بودن[xiii] مواجه‌اند، بسیار مفید و کارآمد هستند. این شیرها معمولاً همراه با روش‌های ایزوله‌سازی مانند پکرهای متورم‌شونده یا پکرهای مکانیکی خارجی لوله‌ی جداری به کار می‌روند تا جریان یکنواخت و هدفمند سیال از ناحیه‌ی نزدیک چاه به درون چاه تضمین شود (شکل ۶) [8].

شکل 6. نمونه‌ای از تکمیل ICV با استفاده از پکرهای متورم‌شونده

تجهیزات کنترل جریان ورودی

هدف اصلی از به‌کارگیری تجهیزات کنترل جریان ورودی[xiv] (ICDs) به عنوان یک سامانه‌ی غیرفعال، کاهش پدیده‌ی نفوذ گاز یا آب[xv]  درون چاه و ایجاد پایداری کلی در عملکرد چاه است [10]. این پایداری از طریق تعدیل افت فشار تولیدی از نواحی مختلف مخزن حاصل می‌شود.سامانه‌های ICD  با ایجاد این فشارموجب یکنواخت سازی الگوی تولید میشود

افت فشار ایجادشده، نتیجه‌ی طراحی مهندسی‌شده روزنه‌ها و نازل‌هایی است که با در نظر گرفتن ویژگی‌های مخزن انتخاب می‌شوند (شکل 7). این روزنه‌ها مقاومت اضافی‌ای در برابر جریان ایجاد می‌کنند که موجب تأخیر در نفوذ گاز یا آب می‌شود؛ به‌ویژه در مواردی که نواحی با تراوایی بالا در بخش ابتدایی چاه افقی[xvi] وجود دارد. طراحی این سامانه باید با دقت و بر پایه‌ی خصوصیات دقیق مخزن صورت گیرد تا شرایط بهینه‌ای از نظر افت فشار و اصطکاک حاصل شود.

شکل 7. تجهیز کنترل جریان ورودی

به‌طور معمول، ICDها همراه با سایر روش‌های ایزوله‌سازی، نظیر پکرهای متورم‌شونده یا پکرهای مکانیکی خارجی، به‌کار گرفته می‌شوند تا جریان یکنواختی از نواحی نزدیک به چاه به درون چاه فراهم گردد [8] (شکل 8). از مهم‌ترین محدودیت‌های این سامانه آن است که در صورت وقوع نفوذ گاز یا آب، تولید نفت نیز به‌طور ناخواسته تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ این تأثیر به میزان تحرک‌پذیری گاز یا آب در محیط مخزنی بستگی دارد.

شکل 8. مثالی از تکمیل ICD با بکارگیری پکرهای متورم شونده [8]

شیرهای خودگردان کنترل جریان ورودی

در مواجهه با چالش‌های مرتبط با تولید گاز، آب و نسبت بالای گاز به نفت  (GOR)، شیرهای خودگردان کنترل جریان ورودی[xvii] (AICD) به عنوان یک راهکار هوشمند و کارآمد مطرح می‌شوند. این سامانه، ابزاری مؤثر برای کنترل نفوذ زودهنگام گاز و آب به درون چاه است. عملکرد آن مبتنی بر اعمال محدودیت هوشمند بر جریان سیال تولیدی، بدون نیاز به دخالت مستقیم اپراتورها، و بر اساس ویژگی‌های فیزیکی سیال است. شیرهای AICD به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که تولید سیال خاصی را بر مبنای نرخ جریان، ویسکوزیته یا چگالی آن محدود می‌سازند. به عبارت دیگر، این سامانه از عبور گاز یا آب به درون چاه جلوگیری کرده و در عین حال امکان تولید نفت را فراهم می‌آورد. این فناوری به‌ویژه در چاه‌هایی با GOR  بالا بسیار سودمند است و توان بهینه‌سازی تولید از مخزن را دارد. در صورت نصب AICD در چاه، نیازی به بستن چاه به دلیل افزایش GOR و در نتیجه از دست دادن تولید نخواهد بود.

بر خلاف شیرهای کنترل جریان مرسوم، سامانه AICD توانایی عملکرد در شرایط بروز پدیده‌ی نفوذ (coning) یا پس از آن را داراست. طراحی این دستگاه مفهومی مشابه پمپ‌های شناور الکتریکی (ESP) دارد و از اجزایی نظیر صفحات، دیسک‌های شناور و منافذ خروجی تشکیل شده است که همگی به‌صورت از پیش طراحی‌شده، امکان عبور یا ممانعت از جریان سیال را بر اساس ویژگی‌های آن فراهم می‌سازند [11] (شکل 9). همچنین شیرهای کنترل جریان خودگردان می‌توانند به عنوان یک عنصر کلیدی برای بهبود عملکرد عملیات بازیافت پیشرفته نفت (EOR) در مخازن غیر متعارف مورد استفاده قرار گیرند [12].

شکل 9. شیرهای خودگردان کنترل جریان ورودی  (AICD)

گیج‌های داخل چاهی (پایش شرایط)

گیج‌های داخل چاهی از اجزای حیاتی و ضروری در تمامی چاه‌ها محسوب می‌شوند، چرا که وظیفه‌ی پایش شرایط چاه و انتقال داده‌های بی‌درنگ  از داخل چاه به سطح را بر عهده دارند. امروزه این تجهیزات قادرند تغییرات خواص سیال یا شرایط چاه را در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه (تا چند ثانیه) به صورت آنی ثبت و گزارش کنند. این گیج‌ها نقش بسیار مهمی در کنترل عملکرد چاه دارند و به خصوص برای پایش چاه‌های حساس و حیاتی مانند چاه‌هایی با مشکلات یکپارچگی، ناپایداری عملکرد یا شرایط خاص دیگر، بسیار مفید و حیاتی هستند.

گیج‌های داخل چاهی می‌توانند اطلاعات ارزشمندی به اپراتورها ارائه دهند؛ از جمله فشار مخزن در شرایط ایستا و جریان، فشار سرلوله و همچنین مشخصات متنوعی از سیال تولیدی مانند دما، نرخ جریان و ترکیب سیال. محل نصب این گیج‌ها می‌تواند بر اساس اهداف و خواسته‌های اپراتورها و نیز منطقه مورد نیاز برای پایش در داخل چاه، انتخاب شود. معمولاً گیج‌ها بالاتر از بخش مخزن و در سر چاه نصب می‌شوند.

در بازار خدمات نفت و گاز، انواع متعددی از گیج‌ها موجود است که در این مطالعه دو نوع اصلی آن، یعنی حسگرهای الکتریکی و نوری، به اختصار تشریح شده‌اند [13].

گیج‌های الکتریکی بر اساس تغییرات فشار یا دما در داخل چاه، بارهای الکتریکی تولید می‌کنند. این تغییرات توسط سامانه تله‌متری نصب شده در سطح دریافت می‌شوند. انتقال داده‌ها از حسگرهای الکتریکی به سامانه تله‌متری از طریق کابل‌های الکتریکی انجام می‌شود. انواع مختلفی از حسگرهای الکتریکی برای محیط‌ها و شرایط مختلف طراحی شده‌اند؛ برخی برای مخازن با دما و فشار بالا مناسب بوده و هزینه‌ی بالاتری دارند، در حالی که انواع دیگر در مخازن با دما و فشار پایین‌تر قابل نصب و نسبتاً مقرون‌به‌صرفه‌تر هستند.

گیج‌های نوری تغییرات فشار و دما را از طریق سیگنال‌های نوری (نور) شناسایی کرده و توسط آشکارسازهای خاص دریافت می‌کنند. این نوع حسگرها قادرند بدون نیاز به منبع تغذیه الکتریکی، فشار و دما را اندازه‌گیری کنند. آن‌ها عموماً در شرایط سخت داخل چاه مانند دما و فشار بالا عملکرد بسیار مناسبی دارند [14].

اجرای روش‌های هوشمند

پس از بررسی چندین راهکار برای دستیابی به چاه هوشمند، روش‌ها و سامانه‌های هوشمند بیشتری در بازار خدمات نفت و گاز وجود دارند که می‌توانند به بهینه‌سازی و افزایش بهره‌وری کمک کنند. با این حال، این بدان معنا نیست که روش‌های مذکور برای تمامی چاه‌ها مناسب بوده و نتایج مطلوبی ارائه دهند. به عنوان مثال، اپراتورها باید در استفاده از روش «استخوان ماهی» هنگام حفاری در مخازن با شکستگی بالا، دقت و احتیاط ویژه‌ای داشته باشند و از وجود داده‌های کافی برای تعیین محل دقیق شاخه‌های فیش‌بون اطمینان حاصل کنند. جایگذاری نادرست می‌تواند منجر به اتصال چاه به نواحی یا ویژگی‌های نامطلوب شده و تولید بیش از حد آب یا گاز را به دنبال داشته باشد. به همین ترتیب، انتخاب روش جداسازی منطقه‌ای باید بر اساس شناخت دقیق خواص مخزن انجام شود. انتخاب نادرست نوع پک‌کننده تورم‌پذیر موجب جداسازی ناکارآمد و در نتیجه تولید از نواحی ناخواسته خواهد شد. علاوه بر این، ملاحظات اقتصادی نیز باید پیش از به‌کارگیری هر روش هوشمند مد نظر قرار گیرد. نصب تعداد زیادی گیج در داخل چاه ممکن است امکان‌پذیر باشد، اما همواره بازده اقتصادی قابل قبولی برای اپراتور به همراه ندارد. تعریف واقعی چاه هوشمند، چاهی است که با کمترین هزینه، بیشترین بازدهی اقتصادی را به صورت ایمن فراهم کند.

تعریف واقعی چاه هوشمند، چاهی است که با کمترین هزینه، بیشترین بازدهی اقتصادی را به صورت ایمن فراهم کند.

نتیجه‌گیری

فناوری‌های «چاه‌های هوشمند» به عنوان راهکاری کلیدی برای افزایش بازده اقتصادی مخازن غیرمتعارف مطرح هستند. بهره‌گیری از این فناوری‌ها، موجب می‌شود پروژه‌های توسعه‌ای با هزینه‌های بهینه‌تر و افزایش NPV  همراه باشند. این امر از طریق کاهش تعداد چاه‌های حفاری‌شده، کاهش دفعات عملیات تعمیر و نگهداری و مداخلات میدانی حاصل می‌شود. فناوری استخوان ماهی با فراهم ساختن اتصال مستقیم به نقاط دوردست سازند، منجر به افزایش مساحت تخلیه مؤثر می‌شود. این شاخه‌ها سطح تماس با مخزن را افزایش داده و در نتیجه تولید هر چاه را ارتقاء داده و نیاز به حفاری چاه‌های متعدد را کاهش می‌دهد. چنین فناوری‌های پیشرفته‌ی حفاری، قابلیت کاربرد در بازتوسعه میدان‌ها را داشته و به بهبود اقتصادی پروژه‌ها کمک می‌کنند. فناوری‌های هوشمند با کنترل دقیق نواحی تولید و تزریق، به بهینه‌سازی عملکرد چاه و تأخیر در ورود زودهنگام گاز و آب به چاه کمک می‌کنند.

فناوری‌های هوشمند با کنترل دقیق نواحی تولید و تزریق، به بهینه‌سازی عملکرد چاه و تأخیر در ورود زودهنگام گاز و آب به چاه کمک می‌کنند.

علاوه بر این، از بروز پدیده‌های مخلوط شدن گاز و آب و تولید شن جلوگیری نموده که در نهایت منجر به افزایش بهره‌وری چاه می‌گردد. یکی از مزایای برجسته‌ی این فناوری‌ها، امکان جمع‌آوری داده‌های عملیاتی به‌صورت پیوسته و بدون نیاز به توقف تولید برای انجام عملیات مداخله‌ای یا کمپین‌های جمع‌آوری داده است.

هدف این مطالعه ارائه‌ی یک مرور جامع و مقدماتی بر فناوری‌های «چاه‌های هوشمند» بود، که از مراحل اولیه حفاری تا پایش روزانه عملکرد چاه‌ها را پوشش می‌دهد.



[i]
مترجم: پکرها ابزارهایی هستند که در چاه‌های نفت و گاز برای اهداف مختلف مانند مسدود کردن نواحی غیرمطلوب یا جدا کردن نواحی تولیدی از هم استفاده می‌شوند. این ابزارها معمولاً از یک عنصر لاستیکی ساخته می‌شوند که توانایی انبساط دارد و در نتیجه به‌راحتی می‌توانند در قطرهای مختلف چاه قرار گیرند و به‌طور مؤثر از نفوذ سیالات ناخواسته به مناطق تولیدی جلوگیری کنند.

[ii] Isolation
[iii] Water Shutoff)
[iv] Sealing
[v] swellable packers
[vi] Water Cut
[vii] Early Breakthrough
[viii] Darts

عنوان مقاله اصلی:

Introduction to Smart Oil and Gas Wells: Drilling, Completion and Monitoring Solutions

International Journal of Petrochemistry and Research; Published by Madridge Publisher

  1. Offenbacher M, Gadiyar B, Messler D, Krishnamoorthy SR, Abasher D. Swellable Packer Fluids Designed for Zonal Isolation in Openhole Completions. Budapest, BP: Society of Petroleum Engineers; 2015.
  2. Wilson P, Hoffman CE. Zonal Isolation in Stimulation Treatments and Gas/ Water Shutoff Using Thermally Compensated Inflatable Packers and Plugs. Kuala Lumpur, KLMP: Society of Petroleum Engineers; 2000.
  3. Armenta M, Al-Ghamdi A, Al-Hajji A. Applications of Mechanical External Casing Packers. Manama, MN: Society of Petroleum Engineers; 2007.
  4. Obendrauf W, Schrader K, Al-Farsi N, White A. Smart Snake Wells in Champion West-Expected and Unexpected Benefits From Smart Completions. Adelaide, AL: Society of Petroleum Engineers; 2006.
  5. Voll BA, Ismail IM, Oguche I. Sustaining Production by Limiting Water Cut And Gas Break Through with Autonomous Inflow Control Technology. Moscow, MC; Society of Petroleum Engineers; 2014.
  6. Ahmad F, Al-Neaimi A, Saif O, et al. Rejuvenating a High GOR, Light Oil Reservoir Using ACID Completion Technology for Gas Control. Abu Dhabi, AD: Society of Petroleum Engineers; 2016.
  7. Konopczynski M, Dowlatabad MM. Improving the performance of EOR in Unconventional Oil Reservoirs Using Advanced Completion Technology. Moscow, MC; Society of Petroleum Engineers; 2015.
  8. Bazitov MV, Golovko SI, Konosov DA, et al. First Fishbone Well Drilling at Vankorskoe Field. Moscow, MC; Society of Petroleum Engineers; 2015.
  9. Abdullayev A, Kedia R, Urakov A Temizel C. Optimization of Recovery Using Intelligent Completions in Intelligent Fields. Baku, BK: Society of Petroleum Engineers; 2017

[ix] Logging While Drilling
[x] Pre-perforated Liners
[xi] Thief Zones
[xii] Inflow control valves
[xiii] Compartmentalization
[xiv] Inflow Control Devices
[xv] coning
[xvi] heel section
[xvii] Autonomous Inflow Control Valves

0
0
کپی شد

مطالب مرتبط

معرفی محصولات

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *