به مناسبت بیست و یکم دی ماه؛ سالروز درگذشت استاد علیرضا فرهمند
برگرفته از دل نوشته های همکاران ایشان در شورای سردبیری مجلهی صنعت هوشمند
نگارش: وحید تیموری
همچنان و بعد از گذشت بیش از 11 سال از درگذشت استاد علیرضا فرهمند، روزنامه نگار و مترجم برجستهی ایرانی و عضو فقید شوراهای سیاستگذاری و سردبیری مجلهی صنعت هوشمند، یاد و خاطرهی ایشان در دل تمامی کسانی که فرصت همنشینی با او را داشتهاند زنده است و بدون اغراق جلسه و نشستی نیست که به یادی هر چند کوتاه از این مرد برجسته مزین نشود.
مجلهی صنعت هوشمند، به عنوان اولین و تنها مجلهی ایرانی و پارسی زبان اتوماسیون صنعتی، حدود دوازده سال از حضور و همراهی گرم استاد برخوردار بود و طی این مدت با راهنماییهای ایشان گامهای مؤثری در مسیر تبدیل شدن این مجله به یک نشریهی حرفهای برداشته شد.
تسلط بر تاریخ ایران و جهان بهویژه تاریخ سدههای پانزدهم تا بیستم اروپا، اشراف کامل بر اصول حرفهای روزنامهنگاری، تسلط بر مکاتب فلسفی شرق و غرب و تسلط کم نظیر بر زبان و ادبیات انگلیسی و اصول ترجمه، بخشی از ویژگیهای حرفهای استاد فرهمند بود که در کنار تواضع، صبوری، خوشرویی، نکتهسنجی، ظریفگویی و برخورداری از بیانی شیرین و شیوا از ایشان شخصیتی جذاب، دوست داشتنی و درخور احترام ساخته بود.
فرهمند که متولد 1319 هجری شمسی بود در سالهای پیش از انقلاب دبیری سرویس بینالملل کیهان را عهدهدار بود و 19 سال با این روزنامه همکاری کرد. وی در سالهای پس از انقلاب بیشتر ترجیج میداد که با نشریات تخصصی همکاری کند و بنیانگذار، گرداننده، و همکار کلیدی بسیاری از نشریات این حوزه بود. برخی از استادان روزنامهنگاری ایران از او، که به شهرتگریزی شهره بود، با عنوان «مؤلف شفاهی» یاد کردهاند، اما استاد فرهمند در اواخر عمر پربارش دستاورد بسیاری از تجارب و پژوهشها و نیز دیدگاههای خود را در قالب نامههایی به نزدیکان خود، مکتوب کرده بود.
ترجمهی رمان «ریشهها» اثر الکساندر موری پالمر هیلی معروف به «آلکس هیلی» به فارسی، یادگاری ارزشمند از استاد علیرضا فرهمند است که در محافل سیاسی و اجتماعی فضای بعد از انقلاب در ایران مورد توجه بسیار قرار گرفت. وی همچنین ترجمهی کتاب «ساعت نحس» را که موضوعی مشابه با رمان ریشهها داشته و دربارهی خودبرتربینی غربیها است در کارنامهی ادبی خود دارد.
استاد فرهمند عزیز فردی فراجناحی به معنای واقعی کلام بود. او وامدار کسی نبود و در نوشتار خود هیچگاه حاضر به مجیزگویی از کسی یا گروهی نشد و همواره به واقعیت موضوع میاندیشید و صادقانه تحریر مینمود. او برای واژگان فارسی احترام زیادی قائل بود و همواره توصیه به استفاده از این گنجینه در نوشتار رسمی و غیررسمی مینمود. با سعهی صدر و گشادهرویی خاصی به صحبت دیگران گوش فرا میداد و آنگاه با منطق منحصر به فرد و ستودنی خود به زدودن تمام زوایای تاریک موضوع مورد بحث میپرداخت. علیرغم بیماریها، وفای به عهد، اهتمام به حضور در جلسات، وقتشناسی و تبسم ویژه و همیشگی او از مصادیق بارز یک انسان باشخصیت و متعهد به شمار میآید.
استاد فرهمند برای فهم و شعور مخاطبان خود احترام ویژه و فوقالعادهای قائل بود و هیچگاه نگرش شخصیاش را به مخاطب تحمیل نمیکرد. او همواره به همکارانش توصیه میکرد که هرگز در نوشتار خود «پیش فرضی» را (صراحتاً یا تلویحاً) در «برداشت مخاطبین» ذکر نکنید و صرفاً با تبیین و تشریح صادقانهی موضوع مورد بحث، در انتقال مطالب، امانتداری را به عنوان حداقل نیاز اخلاقی یک روزنامهنگار و نویسندهی متعهد و قسم خورده در نظر داشته باشید. در حقیقت، این خواننده است که میتواند از گزارش یا خبر مورد بحث، برداشت بهینه داشته باشد!»
استاد علیرضا فرهمند، پس از چند ماه تحمل درد و رنج ناشی از بیماری توان فرسای سرطان ریه، سرانجام در سحرگاه روز شنبه بیست و یکم دی ماه 1392 شمسی، قفس تن را ترک گفت و به دیار باقی شتافت.
انعکاس گستردهی ضایعهی درگذشت استاد فرهمند در روزنامهها و سایتهای خبری داخلی و خارجی به نوعی بیانگر جایگاه والای این انسان فرهیخته در جامعهی روزنامهنگاری پارسیزبانان بود و جالب این که هر یک از کسانی که در سوگ استاد قلم زدند تنها به برخی ویژگیهای بارز و گاهاً منحصر به فرد ایشان پرداختند و به گوشهای از سوابق حرفهای ایشان اشاره کردند؛ تا جایی که برخی مطالب منتشر شده پیرامون وی، حتی برای بسیاری افرادی که سالهای متمادی با او همکاری داشته و در تعامل نزدیک بودند، تازگی داشت. از این روست که میتوان شهرتگریزی را یکی از ویژگیهای اصلی مرحوم فرهمند برشمرد.
مرد نکو نام نمیرد هرگز.